• وبلاگ : شهداي مسجد علي اكبر
  • يادداشت : درباره خودم
  • نظرات : 3 خصوصي ، 12 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + ليلا فلاح 
    سلام ممنون به من جواب ميدهيد من خيلي ميخوام مسجد علي اكبر راببينم واز اونجايي كه من يزد هستم وامكان امدن به انجارو ندارم اگه مشكلي نيست فيلمي از مسجد بگيريد و در وبلاگتون بذاريد ودرگذشت پدرتون را بهشما و خانوادتون تسليتت ميگم
    + ليلا فلاح 
    ببخشيد اينقدر من عجول هستم يادم رفت بكم مه من جه كونه باوبلاك شما اشناشدم من درمورد عموم هيجي نميدونستم وميدخواستم درمورد ايشان جيزي بدو ومن هم از روي كنجكاوي اسم عمويم را روي سايت زدم وباوبلاك شماروبه رو شدم واز ان موقع هريك مدهت به سايت شما سرميزنم حفظكم الله
    پاسخ

    ليلا خانوم اين هم جواب اين يکي!
    + ليلا فلاح 
    سلام من برادرزاده ي احمدفلاح هستم ازشما كمال تشكر دارم كه درباره ي عموي بند شهيد احمد فلاح نوشتيد واينقدر كامل درمورد عموي بنده حقير كامل توضيح ويا تعريف كرديد واميدوارم سرنوشتي كه ارزوشو داشتيد برسيد من فكر كنم به يك نوعي شما عموي بنده به حساب بياييد زيرا شما هم با عموي من احمد فلا عهد اخوت بستيد

    پاسخ

    عمو جان ليلاي حسين(ع)يارت باد منقلب شدم اي اشکها شما را با چه کلامي در اين سطرها بنويسم.آرزوي من روز ديدار آنهاست ولي آيا آنها من را خواند پذيرفت؟ ليلا خانوم نمازهاي عموي تو وتعدادي از جوانان مسجدمانندمحمددميرچي و..... شيرينترين تصوير از عبادت خداي مهربان بودند ومن بسياري از اوقات براي حضور قلب. درحين عبادت خود را در کنار آنهاتصور ميکنم تا شايد.....
    + مريم 

    سلام آقاي انوري

    ممنونم بابت اين کار قشنگي که انجام داديد و اين وبلاگ رو راه اندازي کرديد. من خيلي اتفاقي امشب با وبلاگ شما رو به رو شدم. اسم عموي من هم در ليست شهداي شما هست. عمويي که هيچ وقت سعادت ديدنشو نداشتم ولي از وقتي خودمو شناختم بهش حس خاصي داشتم و دارم.

    مطالبتون حس غريبي داره و اشک به چشم مياره ولي من اين حس رو دوست دارم. ممنون که نيمه شب امشب اين حس رو به من داديد.

    موفق باشيد

    پاسخ

    خوشحالم که واسطه اي بودم در يادبود بهترين دوستانم در طول عمرم
    + مريم السادات موسوي 

    سلام آقاي انوري من خواهر زاده شهيدسيد کمال کيايي هستم.3سال است که مفتخرم در روزنامه همشهري محله صفحه مربوط به شهدا را بنويسم.اگه زودتر از وبلاگتون خبردار ميشدم ميتونستيد کمک زيادي در ثبت خاطرات به من بکنيد .به هر حال کارتون قابل ستايشه.ممنون
    پاسخ

    سلام شما وسايرين مرا ببخشن بنده مدتي بود كه رايانه نداشتم وامكان جواب دادن به نامه ها نبود ممنون
    + شفق (ن.م 
    مهدي جان سلام ، اتفاقي چشمم به وبلاگت روشن شد الحق که داداش سعيدي ! سعي کن بيشتر سعيد و دوستانش رو به اين نسل بشناسوني و اگه عکسهاي ديگه اي هم از سعيد شهيد و دوستانش داشتي چاپ کن ، امثال من هم که بعد از جا موندن اونروزها ، اينروزها به مقام واماندگي هم رسيديم بشدت احساس دلتنگي بچه ها رو ميکنيم و چه عالمي داشت ، بودن در کنار اونهائي که با شهادتشون پيش هم بودن رو در بهشت جاودانه کردند و من در حاليکه پير و رنجور با کوله باري از گناه و معصيت پا به صحراي محشر ميذارم ، بايد با شرمندگي از کنار اونها که جوان و خندان و جاودانند مثل يک غريبه عبور کنم . آره مهدي جان اگر چه در جنگ به همه ي ما بخاطر در کنار هم بودنمون خوش گذشت ولي الآن به امثال من واقعآ سخت ميگذره! سخت سخت سخت !!!

    پاسخ

    شفق جان قربون اسم مستعارت غصه نخور بالاخره هممون ميميريم ولي خدا كنه تو اون دنياي ابدي جايي باشيم كه تلافي اين سالهاي سخت دربياد
    + سعيد 
    سلام. خيلي اتفاقي وبلاگتو ديدم و خوشم اومد. بخصوص اين که آدرس مزار بعضي دوستان همرزم که ميخواستم رو پيدا کردم! راستش در مورد اوضاع خودت در سال 66 و 67 که نوشتي من هم در اون دوران نگرانت بودم! و مطمئن باش دعاي شهدا و خلوص خودت نجاتت داده. اين که خيلي خالصانه در مورد خودت نوشتي برام خيلي جالب بود. خدا عاقبت هممون رو ختم بخير کنه و اميدوارم روز محشر شرمنده روي ائمه و شهدا نباشيم و با اونها محشور بشيم.
    + س 
    خسته نباشي
    + از بچه هايگردان زهير 

    حضرت علي اكبر(عليه السلام)نگهدار شما باشد.

    همسنگرشما در مبارزه با جنگ نرم

    اميدوارم به آرزوي خودت برسي.

    به دعاي خير شما برادر عزيز و همه ي بسيجيان محتاج هستم.

    التماس دعا

    پاسخ

    برادر سلام .مبارزه در جنگ نرم موي مارا سفيد كردا.ي كاش مارا هم با خود ميبردندشايد حضور در ان جنك راحتتر بودكه با توصيفات همرزمان به نظر نميرسد كه اينطور بوده باشد!اما دشمنان خدا كور ديده اند.ومنتظردوران فلاكت ومرگ بدي وسياه انديشگان باشند كه آن روز دور نيست.مهدي خواهدامد او منتظر مردان است تا كارخود راآغاز كند.
    + سيدزاده 

    سلام. بسيجي خسته نباشي اميدوارم موفق باشي .

    زنده نگه داشتن ياد شهيدان كمتر از شهادت نيست .

    حضرت آقا

    پاسخ

    سلام.خدا از دهانت بشنود بلكه با تك ماده از تجديدي اعمال سياه خود قبول شويم
    سلام کارت قشنگ و خوش بو بود.دستت درد نکنه.حال داشتي سري به سايت من بزن.خوشحال مي شم.َ
    پاسخ

    آقامجيد من کوچيک شما وهمه بزرگترهاي مسجد بودم وهستم وخواهم بود
    + بچه محل 

    سلام آقاي انوري.

    با اولين جستجو درباره ي يكي از عمليات ها به وبلاگ شما رسيدم.از ديدن و شنيدن درباره ي شهداي مسجد خوشحال شدم.از اينكه آدرس ايميلم رو ندادم ببخشيد . چون ممكنه منو بشناسيد.(از روي اسم)

    البته شما منو نديديد چون هم سن شما نيستم.ولي مسجد علي اكبر و شهداي اونو خوب ميشناسم.

    من كه سنم به جنگ قد نميده ولي حال و هواي مسجد و تو سالهاي بعد از جنگ خوب يادم هست.

    آيا اين مسجد همون مسجد است؟پس چرا از اون مسجد فعال و پر خاطره خبري نيست؟

    آيا شهدايي كه عكسشان در كوشه ي مسجد است فراموش نشده اند؟

    انشاء الله درآينده بيشتر با هم آشنا ميشويم.

    پاسخ

    سلام عزيزشبهايي که به مسجد ميرم پدر شهيدان کشاورز که پدر همسر شهيد فضل ا.. لطيفي هم هست رو که مبينم اولين سوالم اينه که :حاج آقا امشب هم اومدم ولي بچه ها(منظورم شهدا وصاحباي همون عکسهاست) نيستن!!!! وحاج آقا کشاورز در جوابم با حالي خوش ميگه که چرا.... هستن همشون هم هستن مگه نميبيني؟ منتظرت هستم از پيامت هم خيلي خوشحال شدم